اینکه ساعدی معاصر ماست، برآمده از نگاهیست به چیستی معاصر بودن. دسیسهی پستمدرنیسم از معاصر بودن، حل شدن در شتاب زمان، سرعت، وانمودههای زمانه و اینهمان شدن و ... ادامه ...
عکسها از آیین فضل الهی خوش گذراندن در عصرهای طولانی تابستان و غروبهای غمانگیز پاییز تهران امروز خیلی کار سختی شده است. مسیرهای طولانی و ترافیکِ کشنده خلق... ادامه ...
هر جا که انسان ها از راه سخن و عمل با هم به سر می برند فضایی برای نمود به وجود می آید و بنابراین سابق و مقدم بر هر گونه تاسیس رسمی،این فضاها اشکال گونا گونی از ... ادامه ...
جمعشدن عدهای بیرون از خانه و در محیط عمومی پدیدهای تازه نیست. از میدانک مقابل مسجد روستایی در ایران تا پابهای دویستساله در بریتانیا، با کشاندن اعضای ارشد خ... ادامه ...
تازه کشف کرده بودیم که نویسندگان ایرانی فقط «ر.اعتمادی» و «امیر عشیری» و «پرویز قاضیسعید» نیستند و همچنانکه پشت لبهامان را مرتب تیغ میانداختیم تا آن کرکها... ادامه ...
«اگر کافهای نبود، ژانپل سارتری هم نبود.» «بوریس وین»1
کریستف پندرسکی2 آهنگساز آوانگارد لهستانی، که همراه با همسر پیانیست و فرزندش در خانهی کوچکی زند... ادامه ...
تا شش هفت سال پیش ایلام ، کافه _ چیزی که بتوانی به آن کافه بگویی _ نداشت . همچنان که یک کتابفروشی ،که کتابی غیر از کتابهای درسی و آشپزی داشته باشد ، نداشت . همچ... ادامه ...
شاید میان نمایشنامهنویسان معاصر نشود کسی را پیدا کرد که مانند اسماعیل خلج مکان واحدی را صحنهٔ بیشتر نمایشنامههایش قرار دهد. از خلج سی نمایشنامه چاپ شده است و... ادامه ...
اینکه کسی بیست سال از بهترین سال های جوانی اش را در پاریس گذرانده باشد، آن هم از نیمه 1970 و «سال های ژیسکار» تا نیمه 1980 و «سال های میتران»؛ اینکه کسی در ط... ادامه ...