من حبیبو هستم؛ حبیب مفتاح بوشهری که تافته جدابافتهای نیستم، از همین مردم است، مردم ایران، مردم بوشهر، و میخواهم داستان مهاجرتِ خود را بگویم. من در سال 20... ادامه ...
غلامرضا امامی، متولد 1325 اراک، و دانشآموخته علوم سیاسی از دانشگاه رم است. او دورهای طولانی مدیریت انتشارات کانون پرورش فکری کودک و نوجوان را بهعهده داشت. با روحیهای آشتیجویانه، برای برپاماندن کانون در دورههای مختلف تلاش کرد. بخش دوم گفتگو کبوتر ارشدی با وی را که در شماره دوم آنگاه چاپ شده بود ، اینجا بخوانید.
غلامرضا امامی، متولد 1325 اراک، و دانشآموخته علوم سیاسی از دانشگاه رم است. او دورهای طولانی مدیریت انتشارات کانون پرورش فکری کودک و نوجوان را بهعهده داشت. ب... ادامه ...
احمدرضا احمدی در سوگ فیروز شیروانلو نوشت: «مرا یاد است آن هنگام که باران در خیابان بود و هنوز پیادهروها مه صبحگاهی و دود شهر تهران را به تن داشتند. من و آیدین، در کوچهی پشت بیمارستان ساسان تهران، تو را در آمبولانس نهادیم. من ایستاده بودم و بر شانههای آیدین گریه میکردم. دو گیتی بر سرم آوار بود.»
دربارهی فیروزشیروانلو که مدارای بلندپروازانهاش نسلی از روشنفکران فرهنگساز بار آورد (این نوشته در دو بخش منتشر شده است ) «ما معتقد نیستیم که کودکان از آدم... ادامه ...
بیش از دویست سال پیش، در قلب شهر بیدفاع، «کافه گرکو» پاتوقی بود برای رهگذران، سیاستمداران، هنرمندان، نویسندگان و بهخصوص تبعیدیان سیاسی. این مکان قدیمیترین کا... ادامه ...
چگونه به خزانهی حافظهی فردی و جمعی يک قوم يا كشور بپردازیم؟ راه رسيدن به روح زمانه از نوستالژیهای يک ملت عبور میكند. کدام بخش گذشته را بايد از خلال گفتار، ن... ادامه ...
هر جا که انسان ها از راه سخن و عمل با هم به سر می برند فضایی برای نمود به وجود می آید و بنابراین سابق و مقدم بر هر گونه تاسیس رسمی،این فضاها اشکال گونا گونی از ... ادامه ...
تازه کشف کرده بودیم که نویسندگان ایرانی فقط «ر.اعتمادی» و «امیر عشیری» و «پرویز قاضیسعید» نیستند و همچنانکه پشت لبهامان را مرتب تیغ میانداختیم تا آن کرکها... ادامه ...
«اگر کافهای نبود، ژانپل سارتری هم نبود.» «بوریس وین»1 کریستف پندرسکی2 آهنگساز آوانگارد لهستانی، که همراه با همسر پیانیست و فرزندش در خانهی کوچکی زند... ادامه ...